موقعیت مهدی؛ موقعیت استراتژیک سینمای ایران


محسن تقیزاده
فعال رسانه
به گزارش مشهدفوری، متن پیشرو یادداشت محسن تقیزاده است:
موقعیت مهدی، موقعیت حساسی است. جایی که اندیشه انقلابیات تسلیم میانمایگیِ غالب در سینما نمیشود. حجازیفر که مهارت بازیگریاش را به رخ کشیده بود، حالا تسلطش به تکنیک را هم ثابت کرد. اما موقعیت مهدی فراتر از تکنیک، کارگردان داشت. کارگردانی که با ظرافت جزییات را میچیند، ریتم را با آرامش و متانت جلو میبرد، دوربین را هم توی خانه و هم پشت خاکریز خوب میکارد و قاب را صادقانه میبندد و صحنههای جنگی را، گلوله به گلوله خلق میکند.
باکری در موقعیت ِ حجازیفر، نه شعار میدهد، نه ژست میگیرد، نه تخیلی است و نه خیلی تکنیکزده.
باکری را در فیلم حجازیفر باور میکنی، چون دوربین تو را به موقعیت مهدی میبرد.
حجازیفر دغدغه و اعتقادش را تسلیم تکنیک نکرد، دوربین و پیرنگ را، به خدمت باکری در آورد.
شاید دُزِ دیالوگهای ترکی در فیلم زیاد بود که تعصب حجازیفر را به این زبان نشان میدهد هرچند زبان ترکی فیلم، مانع درک آن نمیشود. شاید میشد چند سکانس و شخصیت را از فیلم گرفت، بدون آن که به فیلم آسیب بزند. مقایسه نوعی تکنیکِ ادراکی در داستان نویسی کلاسیک است.
پرده «من مهدی باکری نیستم»، مقایسه بدی برای موقعیت حجازیفر در قامت یک نویسنده بود که هم توی ذوق مخاطب میزند و هم استفادهاش در سینما، نوعی راه رفتن روی لبه شعار زدگی است.
موقعیت مهدی ارزش دیدن دارد؟ فراتر از آن. موقعیت مهدی فیلمی است با هویت که برخواسته از یک اندیشه متعهدانه است. آن را از ابتدای فیلم که با تصاویر آرشیوی از مداحی «جنگ جنگ تا پیروزی» شروع میشود، میتوان فهمید…
برخلاف بیشتر فیلمسازانی که از هشت سال جنگ ایران سوژه پیدا میکنند تا فیلم ضدِ جنگ بسازند، حجازیفر در موقعیت مهدی، مهدی را نه، بلکه شهید باکری را به تصویر میکشد تا تأکید کند، جنگ ما دفاع بود. دفاعِ مقدس…